×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

whitesystemcompany

× شعرنو،سخن حكيمانه تكنولوژي روز
×

آدرس وبلاگ من

whitesystem.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/h.iraj

آمده ام بنویسمت...

کمی نمناک...روی بی خیالی کاغذم... بنشانمت...تو لم بدهی به کلمات. . .تماشایم کنی . . تو هم نمناک..شاید..تماشایم کنی . .

 

بعد من آرام...بنویسم:

 

هستی ام...

 

بعد میمش را بکشم . . . .آنقدر بکشم که هستی امرا نشانت دهم . .

 

بعد تو عقب تر بنشینی..خودت را کمی از هستی ام کنار بکشی . . . به میم کشیده اش بیمحلی کنی و بروی خط پایین...

 

بعد من آرام نگاهت کنم..لبخند بزنم...اشکم را که به روی هستی ام چکیده پاک کنم..و بی خیال از کنار جوهر پخش شده اش بگذرم و بیایم پایین..

 

بیایم سرخط...کنار تو...بنویسم :

 

دوستت دا...

 

و تو پایت را بگذاری رو واژه ام...و اخم کنی ولبخند بزنم...و اخم کنی ..و واژه ام را از زیر پایت کنار بکشم...

 

و باز اخم کنی و بشکنم...و یک خط پایین تر..شکسته بنویسم:

 

دارم

 

و تو از آن بالا..گه گاهی..زیر چشمی به ((دارم))نگاه کنی...چشم بدوزی به داشته های من و اخم کنی...

 

بعد من دوباره نگاهت کنم..باز لبخند بزنم...و کنار ((دارم))نقطه بگذارم...سه تا..

 

بعد تو آرام از آن خط بالا بپری پایین..بنشینی جای سه نقطه ام...که من بخوانمت...همراه دوستت دارم.....و من بخوانمت...و آرام..مثل همان وقت ها..خجالت بکشی. .

 

روی کاغذ سفیدم سرخ شوی . .

 

بعد من لبخندم را عمیق کنم...اشکم را با انگشتم به گونه ات بنشانم..و گونه های سرخ شده ی تو...پخش بشوند..روی کاغذ من..

 

و تو دستم را پس بزنی ..و از روی سه نقطه ها بلند شوی و بروی حاشیه ی کاغذم..در آخر خط بنشینی و رویت را از من برگردانی . .

 

و من دوباره بغض کنم...و نقطه چین بگذارم....تا به تو برسم....کمی نزدیکت که شدم...بنویسم..:

 

بیا..

 

و حزن نگاهم را در ب ی ا بنشانم...

 

و تو یک هو رویت رابرگردانی .. و بخندی و شیطنت چشم هایت دلم را هری بریزد پایین ..بلند شوی و از روی ب ی ا ی من لی لی کنان بپری و نقطه چینها را دو تا یکی رد کنی . . .

 

بروی روی سه نقطه ای که حالا قرمز است و به من بخندی . . .

 

به ترس چشمانم و به التماسم و به ب ی ا بخندی ...

 

و من سرم را با خنده تکان بدهم و بخندم..به سادگیم..و به ترسم.. و به عاشقیم...

 

بعد قلمم را روی خط پایین بیاورم...و بنویسم...:

 

من. . دلتنگ . . خنده هایت . . هســــ. . .

 

و ببینم..که جوهرم پاشید ..به در و دیوار جمله ام..رد ش را بگیرم..رد خیسی را..بیایم تا خط بالا..و ببینم..

 

تو روی سه نقطه نشسته ای و داری خیره به پایین..خیره به جمله ام..اشک میریزی..

 

بترسم..و بتپم..وبسوزم و(( هســ))را رها کنم و شکسته.. و لرزان ..و گرم.. و خیس.. بنویسم:

 

گریه نکن.

 

و بعد بریده بریده بنویسم..:

 

تو..رو..خدا..گر..یه..نکن..

 

و تو ..آرام..از روی اشکت..لیز بخوری و بیفتی روی تورو خدای من..

 

که حالا خیس است..خیس خیس....من نگاهت کنم...و یک خط پایین تر بروم..و بنویسم..:

 

دلتنگت هستم..اما نه به قیمت اشکت...

 

و بخواهی که آرام دنبالم بیایی و پایت را روی دلتنگی ام بگذاری...و من سریع..زیر همان دلتنگ..بنویسم..:

 

نیا..اما بدان...

 

و تو یک هو..ناراحت شوی . . .پایت را روی دلتنگی ام فشار دهی . . . و بیایی پایین..

 

و به آخر صفحه برسیم...

 

و تو کم کم به گوشه ی کاغذ نزدیک شوی . . و من بترسم...و به دنبالت بیایم . . و یک پراتز بگذارم..و (تو )را درونش بنشانم...و کنار پرانتزم بنویسم:

 

..مال منی . .. .

 

و زیرش آرام تر..کوچکتر..ریزتر..آهسته تر.. و خیستر ..بنویسم..:

 

اما سقف آسمانت باز است..هروقت خواستی ..برو

 

و نوشتنم تمام است....تمام است و حالا من نوشته ام:

 

هستی ام...دوستت دا....دارم(تورا)....بیا...من دلتنگ خنده هایت هســـ........گریه نکن...تو..رو..خدا..گریه..نکن........

 

دلتنگت هستم..اما نه به قیمت اشکت...نیا ..اما بدان...(تو)مال منی....اما سقف آسمانت باز است..هروقت خواستی برو

 

یکشنبه 15 آبان 1390 - 2:06:04 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


گفتگو با اندرونی


عجیب است دریا! همین که غرق میشوی...پس میزند تو را


برزخی ها


داغ دل


آیا کسی هست؟


آینده


شروع زمستان رو حس کردم


خشونت علیه زنان...


آمده ام بنویسمت...


یک حرف درست = یک راه درست


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

42601 بازدید

7 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

26 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements